Friday, September 25, 2009
Wednesday, September 16, 2009
Friday, September 11, 2009
Wednesday, September 9, 2009
الان از یک وبلاگی پرت شدم تو یک حسی .گلوم گرفت و رفتم سراغ تقویم. اگر، فقط اگر... الان باید هفته سی و دوم تموم می شد.
هیچ چی بدتر از این نیست که به کسی بگیم درد تو و سختی که کشیدی چیزی نیست وقتی نمی دونیم و درک نمی کنیم مشکلش از چه جنسیه. هیچی بدتر از این کلافه ام نمی کنه که کسی برای دلداریم بگه اتفاق خاصی نیفتاده. نمی دونم چطوری بهش بگم سختیش رو تا کسی نچشیده باشه نمی دونه از چه جنسیه. نمی دونن مواجه شدن با چیزی یا براش تصمیم گرفتن و انجام دادنش چقدر فرق می کنه.
مدتها بود گریه نکرده بودم.
Tuesday, September 8, 2009
یکی از موسسات خیریه آلمان
هست که پروژه های مختلفی تو کشورهای فقیر داره. افرادی که می خوان به این موسسه کمک کنن می تونن پروژه مورد نظرشون رو انتخاب کنن. یا اینکه یک بچه ای رو از یک کشور خاص انتخاب کنن و پدر خوانده یا مادر خوانده اش بشن به این صورت که یک مبلغی رو ماهانه از طریق این موسسه به اون بچه و خانواده اش کمک می کنن.
یکی از پروژه های جدیدشون مخصوص دخترها در کشورهای فقیره برای اینکه براشون شانسهای برابر با پسرها ایجاد بشه.
در خبرنامه این ماهشون گزارش تکان دهنده ای بود در مورد دختران در ال سالوادور. دخترهایی که هنوز خودشون بچه هستن و مادر می شن. از سیستم مرد سالاری شدیدشون گفته بود. ال سالوادر کشور کوچک و نا امنی درآمریکای جنوبی است. طبق آمار رسمی در این کشور روزی ده جسد از افرادی که کشته شدن پیدا می شه.
تو این گزارش چند تا دختر نوجوان حامله را مثال زده. یکیشون فقط دوازده سالشه و عکسش رو در کنار دو برادر کوچولوش زده. خودش می گه من هنوز خیلی کوچیکم که بخوام بچه دار بشم.
در سیستم حکومتی این کشور تا کنون مرزی بین حکومت و کلیسا وجود نداشته( بتازگی حزب دیگه ای پیروز شده) و آنچه که در روزنامه ها مطرح می شه اینه که استفاده از روشهای پیشگیری شیطانی هست. سقط جنین حتی اگر جان مادر در خطر باشه ممنوعه و مجازات هشت سال زندان داره. در مدارس اجازه پخش بروشورهای مربوط به راههای پیشگیری و بیماری ایدز داده نمی شه . در عین حال معلمها به راحتی دختر بچه ها رو مورد آزارو سو ءاستفاده جنسی قرار می دهند و هیچ کس اعتراضی نمی کنه. دختر های نوجوان و جوان همه جا در خیابان و اتوبوس مورد آزار قرار می گیرند و بدتر اینکه خودشون حس می کنن بیش از این ارزشی ندارن.
مردها وقتی زنها دختر به دنیا می آرن رهاشون می کنن. در نقاط حاشیه ای و روستایی مرد سالاری به حدی شدیده که پدرها حق شب اول تصرف دخترهای خودشون رو دارند. تجاوزات خانگی خیلی زیاده و کسی راجع بهشون چیزی نمی گه اما اگر غریبه ای به دختری تجاوز کنه والدین دختر با شخص متجاوز وارد معامله می شن و در ازای ده دلار دخترشون رو به متجاوز می دن.
در حاشیه پایتخت زنهایی هستن که چایی از برگ درخت آووکادو می فروشند که باعث سقط جنین می شه. بعضی از پزشکان هم اینکار رو انجام می دن اما همه جدی نیستن خیلی از دخترهای جوان بعد از عملهای غیربهداشتی در اثر عفونت از بین می رن. کسی در خانواده از این دخترها حمایت نمی کنه در گزارش مثالی زده از مادری که بعد از اینکه فهمیده دخترش سقط جنین کرده رفته و لوش داده.
موسسه پلان برنامه های آموزشی و حمایتی برای دخترها درال سالوادر داره.
پی نوشت سوسکی جان، من هم تو وب سایتشون چیزی به انگلیسی پیدا نکردم. اما براشون ایمیل زدم و سوال کردم.اگر جوابی دریافت کردم حتمن خبرش رو می دم.
پی نوشت:موسسه پلان آلمان به من جواب دادن و آدرس سایت کانادا شون رو برام فرستادن.