Saturday, July 14, 2007

زندگی در آلمان

ساختار شهرهای آلمان
فکر کردم يک کم راجع به ساختار شهرهای آلمان توضيح بدم بد نباشه،قطار نقش خيلی مهمی تو حمل و نقل آلمان بازی می کنه، به خاطر همين مهمترين بخش هر شهری ايستگاه مرکزی قطار شهر هست که دقيقا در وسط شهر ساخته می شه، مرکز شهر يا شهر قديم هم يا در کنار ايستگاه مرکزی قطار هست يا جوری در نظر گرفته شده که ايستگاه قطار درو سطش قرار بگيره،محل اصلی گشت و گذار و خريد همين مرکز شهر هست،معمولا خيابونهاش سنگفرش هستن و ماشين رد نمی شه و فقط عابرين پياده قدم می زنن،فروشگاههای اصلی و بزرگ همه اونجا شعبه دارن و رستوران و کافه های زيادی تو اين بخش شهر هستن که معمولا تو تابستونها ميز و صندليهاشون رو بيرون می چيننن که هم برای اونهايی که می شينن و يک چيزی می خورن دل انگيزه و هم برای اونهايی که قدم می زنن منظره قشنگ و معمولا اشتها برانگيزيه.
بقيه قسمتهای شهر هم طوری طراحی شدن که با خطوط حمل و نقل عمومی درون شهری (که می تونه مترو، تراموا يا اتوبوس باشه) قابل دسترسی باشه.
شهرهای آلمان پايين شهر و بالا شهر ندارن يا اينکه منطقه فقيرها يا محله خطرناک، من که تا حالا چنين چيزی نشنيدم،اما شما اگه بخواين خونه کرايه کنين با قيمتهای مختلف روبرو می شين، يکيش بسته به شهره ،شهر هر چی بزرگتر باشه و مرکز کار و صنعت، کرايه خونه ها گرون تر می شن شهرهای مونيخ و اشتوتگارت (مرکز استانهای جنوبی) خيلی گرون هستن اما کار توشون خيلی زياد هست.برلين برعکس بزرگ بودنش خيلی شهر ارزونی هست از همه نظر. و توی يک شهر خوبی و بدی جای خونه با نزديکی و دوريش به ايستگاههای خطوط حمل ونقل عمومی مشخص می شه اگه جايی به ايستگاه تراموا يا مترو نزديک باشه خيلی بهتر در نظر گرفته می شه تا ايستگاه اتوبوس و علتش هم اينه که تعداد تراموا و مترويی که در هر ساعت از هر ايستگاه عبور می کنن بيشتر از اتوبوس هست.
ماشين داشتن تو آلمان خيلی گرون در می آد،هم بنزين گرون هست (ليتری حدود يک يورو و سی چهل سنت) ،هم مخارج تعمير ماشين و هم بيمه و مالياتش،برای همين ممکنه خيليها اصلا ماشين نداشته باشن و معمولا برای دانشجوها مقدور نيست اما به خاطر سيستم حمل و نقل فراگيرش واقعا هم حياتی نيست.خرج ديگه ای که سر راه ماشين دار شدن هست گرفتن گواهينامه هست که خيلی سنگينه، يکی از هديه های بزرگی که اينجا به بچه های هفده هيجده ساله می دن همين خرج گواهينامه هست، می تونه از هزا يورو تا هزار و پونصد يورو و حتی دو هزار يورو خرج برداره( اگه کسی به تمرين عملی زيادتر نياز داشته باشه) به خاطر همين خرجها دانشجوهای خارجی معمولا به ماشين گرفتن اصلا فکر نمی کنن.
ديگه فعلا چيزی يادم نمی آد اگه بعدا يادم اومد اضافه می کنم

2 comments:

Anonymous said...

وای چرا کامنتها ثبت نمیشه یه عالمه نوشته بودم غیب شد حالا فردا میام ومینویسم

Anonymous said...

مرسی مهديس جون.من امتحان کنم بينم خودم می تونم بگذارم يانه