Friday, May 9, 2008

فيلم

بالاخره بعد از مدتها که هی اينور و اونور وصف فيلم بيست و يک گرم رو خوندم ديشب از کانال آرته ديدمش. اولش تو راه رفت و برگشت بين آشپزخونه و اتاق بودم و چند دقيقه اولش رو کامل نديدم هر بار می اومدم يه صحنه کاملا متفاوت می ديدم از ال می پرسيدم اينجاش چی شد می گفت نشون نداد من باورم نمی شد می گفتم ای بابا چرا با دقت نگاه نمی کنی بعد که خودم نشستم ديدم راست می گه، من آدم با درک هنری بالا نيستم می دونم که هنرمندان و هنردوستان خيلی اين سبک رو دوست دارن اما برای من که هنری نيستم فيلمی بيشر مزه می ده که از اول ماجرا رو نشون بده تا آخرش نه اين که هی بره جلو برگرده عقب، برای سواد ما زيادی بود، اما کل موضوعش رو دوست داشتم فقط دلم می خواست کلا ضبطش کنم بعد تکه هاش رو مثل پازل از هم جدا کنم به ترتيب زمانی بچينم کنار هم حالا نه ،يکبار برگرده عقب، بعد بچسبونمشون بهم ببينم، حظ کردين از بی سوادی هنری من.
حالا اين جريان بيست و يک گرم جديه؟ خوب نمی تونه ميزان هوايی که باشه که مثلا تو ريه هست البته نمی دونم لحظه ای که آدم می ميره هوا می ره بيرون يا اون تو حبس می شه، چه می دونم.
اين هم از تفسير فيلم کشکی من که ديگه آبروی خودم رو بردم اما خوب جون خودم راست می گم برای من خيلی سخت بود.
ولی اين فيلمه خيلی جالبه، اگه امکانش بود حتما ببینینش، جریان یک دختر اسرائیلی و یک پسر فلسطینی که تو اسپانیا با هم آشنامی شن و با هم دوست می شن و فیلم از اونجایی شروع می شه که با هم می آیند پیش خونواده دختره که دوست پسرش و شوهر آینده اش(قصد ازدواج دارن) رو به خانواده اش معرفی کنه، ماجراهايی که پيش می آد واقعا جالبه مثلا برادر دختره که خيلی جذب تعليمات دينی شده و برخوردش با دوست خواهرش ،مادرش که به نظر خودش ليبراله اما اين مساله براش قابل هضم نيست، و خلاصه همه اعضای خونواده هر کدوم به نوع خود و ماجرای اصلی که با پدر خانواده پيدا می کنند، داستان فيلم تو اسپانيا اتفاق می افته.
توجه دارين من دوباره تو خونم و دارم درس می خونم

2 comments:

Anonymous said...

سلام خانومي
خوشحالم که دوباره مي نويسي
اميدوارم همه امتحانتتم خوب بشه

Albaloo said...

من هم 21 گرم رو ديدم. اما چون دي وي ديش رو داشتم تونست دو بار ببينم و خب خيلي از ابهامام برطرف شد. به نظرم هنر تدوين فيلمش خيلي بالا بود. بعد داستان جالبي داشت. ولي وقتي از اولش مرور مي كنم مي بينم داستانش خيلي ساده بود و شايد به قول تو اگه از اول تا آخر رو همين طوري مي گزروند ديگه اونقدر مثل الان جالب نبود. بايد يه بار ديگه ببينيش اونوقت شايد بيشتر لذت ببري. و خب خيلي از صحنه ها دو بار و يا 3 بار تكرار شده بود و اين زمان فيلم رو برده بود بالا و اگه اينجوري نبود شايد تو يه ساعت تموم مي شد.