Thursday, January 31, 2008

نکات درسی

يک روز بحث سر قوانینی که در آلمان قراره از زنها بخصوص موقع بچه دار شدن برای امنیت شغلی حمایت کنه- ولی باعث می شه که کارفرما از ترس این همه ساپورتی که باید بده اصلا از اول زنها رو در سن و شرایطی که می دونه احتمال بچه دار شدنشون زیاده استخدام نکنه- بود. استادمون حرف خوبی می زد، می گفت به نظر من مجبور کردن آدمها به کاری که دوست ندارن بکنن در کل نتيجه نمی ده، به طور مثال يک آدم نژادپرست رو مجبور کنند که افرادی از نژاد ديگه رو استخدام کنه.چون درون این آدم که عوض نشده و حس بدش رو بالاخره نشون می ده.خودش مثال خوبی می زد، می گفت يک زمانی با يک نفر ديگه به طور شريکی يک شرکتی رو اداره می کردن، به نيروی جديد احتياج داشتن و يک نفر می آد برای مصاحبه، می گفت اين داوطلب بعد از اينکه درسش تموم شده بود به جای اينکه بره دنبال کار يکسال فقط رفته بود دور دنيا گشته بود،می گفت به نظر من آمد عجب آدم جالبيه، اما بعد از مصاحبه شريکم گفت چه آدم بی مسوليتی به جای اينکه بره دنبال کار رفته برای خودش گشته، اينهم گفته اما به نظر من که خيلی هم آدم جالبی بود کار خوبی کرده، خلاصه می گفت چند روز که گذشت شريکم اومد بهم گفت من فکر هام رو کردم اگر می خوای اين آدم رو استخدام کنی من مشکلی ندارم ، می گفت بهش گفتم نه من هيچ وقت اين کارو نمی کنم، به خاطر خودش چون تو بهرحال ازش خوشت نمی آد و اگه قرار باشه استخدامش کنيم واقعا اذيتش خواهی کرد.
فکر می کنم درسته.
من امروز فهميدم که خيلی در توصيف خوب نيستم، بايد توی کلاس از پشت يک پاراوان يک سری شکل رو که روی يک کاغذ بود برای افراد کلاس توضيح می دادم تا اونها بکشن حق نداشتيم همديگه رو ببينيم و اونها هم نمی تونستند سوال کنن يا فيد بک بدن، نتيجه اين شد که همه اشکال که کنار هم بودن همه داخل همديگه کشيده بودن البته يک بخش تمرين هم اين بود که وقتی گفتگو به صورت اکتیو نباشه (کنتاکت چشمی و فيدبک و سوال نباشه) نتيجه پر از عدم تطابق و تفاهم می شه، اما نفر بعد از من می تونست اکتيو با بقيه صحبت کنه نتيجه پرفکت بود اما جدای از اکتيو نبودن ارتباط من بعد از شنيدن توصيفات نفر بعدی فهميدم چطور می تونستم دقيقتر اشکال رو توصيف کنم یک مشکل هم زبان بود مطمئنا آدم به زبان خودش بهتر و دقیقتر می تونه توصیف موقعیت کنه که این مورد هم برای نفر بعدی صدق می کرد.من بايد بیشتر تمرين کنم. از این ببعد سعی می کنم اینجا بیشتر توصیفی بنویسم تا قدرت توصیف دقیقم بیشتر بشه.
طرز جمله بندی در صحبت کردن خيلی مهمه ( برای جلوگيری یا مديريت اختلاف) به جای گفتن تو بايد از من استفاده کرد، به جای اينکه بگيم تو گزارش مربوطه رو برای من نفرستادی بايد بگيم من گزارش مربوطه رو دريافت نکردم.
وقتی کاری درست يا خوب انجام نشده به جای حرف زدن از فرد از کار حرف بزنيم ( در کار تيمی) به جای گفتن اينکه تو نمی تونی نتايج دقيق ارائه بدی بگيم نتايج ارائه شده دقيق نيستند اينجوری راه رو برای اينکه فرد کارش رو اصلاح کنه باز گذاشتيم به جای اينکه بکل شخص رو زير سوال برده باشيم.

1 comment:

Anonymous said...

salam nava jan
man yeki az bachehaye anarestanam
man kamtar az 1 sale omadam alman
mikhastam azet babat inhame vaghty ke baraye gozashtan in etelaat to vebloget gozashty tashkor konam
vaghean aliyeee... man vaghean lezat boordam va tamam postaye ghablitoo khondam... vaghean khaste nabashi... va omidvaram hamishe khob va sare hal bashi...
Kerm Abrisham