Monday, July 21, 2008

Film

ديشب اين فيلم را ديديم، من که خيلی دوست داشتم. پايان غم انگيزی داره و آدم رو با يک سوال بزرگ مواجه می کنه، کار ورا درسته يا نه؟ شخصيت اصلی فيلم يا همون ورا يک همسر مهربون، مادر فداکارو همسايه ای که به همه کمک می کنه. داستان تو لندن تو سالهای بعد از جنگ جهانی اتفاق می افته. ورا برای گذران زندگی تو خونه افراد پولدار کار می کنه، دخترش تو کارخونه لامپ سازی و پسرش تو يک خياطی مشغول کارند. شوهرش هم تو تعميرگاه برادرش کار می کنه، اثرات جنگ تو لحظه لحظه زندگی آدمها پيداست. ورا در کنا همه رسيدگيهايی که به اطرافيانش می کنه يک کار ديگه هم می کنه، به قول خودش به دخترهای جوون کمک می کنه و برای کمکی که می کنه هيچ پولی طلب نمی کنه. وقتی که پليس دستگيرش می کنه و در بازجويی ازش می پرسه آيا سقط جنين انجام می دادی گفت نه، من فقط به دخترهای جوون کمک می کردم تا دوباره خونريزيشون رو داشته باشند، در تمام طول بازجويیها مامورهای پليس به وضوح دلشون برای ورا می سوخت، دليل اينکه پليس متوجه شد و دستگيرش کرد اين بود که يکی از دخترها دچار عفونت شد و به حال مرگ به بيمارستان بردنش.دادگاه مجازات دو سال و نيم زندان اعلام کرد، دریکی از صحنه های پايانی فيلم ورا در زندان با دو زن ديگه برخورد می کنه که هر دو به جرم سقط جنين غير قانونی دستگير شدند با اين تفاوت که در مورد هر دو بيمار مرده و زنها هم برای بار اول نيست که محکوم شدند، مجازات يکی سه سال و يکی چهار سال هست و از حالت هر دو به وضوح حس می شه که برای هر دو اين راه امرار معاش بوده، دادگاه تفاوت چندانی بين اين دو زن و ورا که نه برای پول اين کار رو می کرد و نه باعث مرگ زنی شده بود و هيچ سابقه کيفری نداشت قائل نشده بود.و باز هم اين سوال که آيا واقعا ورا کار بدی می کرد هنوز در مغز منه.
اين فيلم هم خنده دار و بی آزاره، اگر دوست داريد يک فيلمی ببينيد که مغزتون رو زياد مشغول نکنه و در عين حال خيلی هم بی سر وته نباشه انتخاب خوبيه

No comments: